free stats

مانع بهبود کیفیت آموزش پزشکی چه کسی است؟!

۰۷:۴۹ – ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴
باشگاه خبرنگاران جوان – سال‌هاست آموزش پزشکی در ایران تحت انحصار وزارت بهداشت قرار دارد. این انحصار با وجود تغییرات سریع در نظام‌های آموزشی جهانی، توسعه فناوری و نیاز روزافزون به پزشک، همچنان بدون تغییر باقی مانده است. در شرایطی که حتی قبل از مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی، انتقادات جدی به ضعف زیرساخت‌ها، کمبود هیئت علمی، ناکارآمدی بیمارستان‌های آموزشی و فرسودگی برنامه‌های درسی وارد بود، وزارت بهداشت اکنون مدعی است که افزایش ظرفیت، کیفیت آموزش را تهدید کرده است.
در واقع، این وضعیت نشان می‌دهد که وزارت بهداشت حتی قبل از تغییر ظرفیت هم نتوانسته بود مدیریت مناسبی بر آموزش پزشکی داشته باشد؛ پس چگونه می‌توان انتظار داشت که در وضعیت جدید موفق باشد؟
نیاز مبرم به توسعه آموزش پزشکی
طبق گزارش مرکز آمار ایران، کشور به ازای هر ۱۰ هزار نفر، تنها ۱۶ پزشک دارد؛ این در حالی است که این رقم در کشور‌های پیشرفته مانند آلمان و فرانسه بیش از ۳۴ پزشک به ازای ۱۰ هزار نفر است. (منبع World Bank Data, ۲۰۲۳)
همچنین بر اساس اطلاعات منتشرشده از سوی مرکز ملی تحقیقات آموزش پزشکی، ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی در ایران طی دهه ۹۰ فقط حدود ۲۰ درصد رشد کرده؛ در حالی که نیاز به پزشک طی همین دوره بیش از ۶۵ درصد افزایش یافته است.
مواضع رسمی درباره ضعف آموزش پزشکی
خود مسئولان وزارت بهداشت هم پیش از این، به وجود مشکلات ساختاری اذعان کرده‌اند.
دکتر علی‌اکبر حق‌دوست، معاون آموزشی سابق وزارت بهداشت، در مصاحبه‌ای با خبرگزاری ایسنا در تیرماه ۱۳۹۹ گفت:» ما در زیرساخت‌های آموزش پزشکی، با کمبود شدید امکانات، اعضای هیئت علمی و فضا‌های آموزشی رو‌به‌رو هستیم و توسعه کافی صورت نگرفته است «(منبع: خبرگزاری ایسنا، تاریخ: ۱۷ تیر ۱۳۹۹)این اعتراف رسمی، نشان می‌دهد که مسئله اصلی کیفیت پایین آموزش پزشکی، نه صرفاً افزایش تعداد دانشجو، بلکه مدیریت ضعیف منابع و انحصار در سیاستگذاری بوده است.
تنوع نهاد‌های آموزشی جهانی
در نظام‌ آموزشی پیشرفته از جمله کانادا، دانشگاه‌های دولتی و برخی موسسات خصوصی معتبر (با نظارت وزارت بهداشت و آموزش عالی) در تربیت پزشک نقش دارند، در هند نیز که با جمعیت بالایی مواجه است، بیش از ۵۰ درصد دانشکده‌های پزشکی به بخش خصوصی تعلق دارند، البته با رعایت استاندارد‌های سختگیرانه، همچنین در ترکیه، دانشگاه‌های خصوصی معتبر مانند دانشگاه کوچ و دانشگاه باشکنت، بخش مهمی از آموزش پزشکی را بر عهده دارند. همانگونه که ذکر شد، توسعه زیرساخت آموزشی در این کشور‌ها به کمک بخش غیردولتی انجام شده و دولت‌ها فقط بر استانداردسازی و نظارت متمرکز شده‌اند، نه تصدی‌گری مستقیم.
واگذاری آموزش تحت نظارت
با توجه به تجربه‌های جهانی و واقعیت‌های داخلی، باید بخشی از بار آموزش پزشکی در ایران به دانشگاه‌های آزاد، غیرانتفاعی و سایر مراکز علمی معتبر سپرده شود.
این واگذاری باید با تعیین استاندارد‌های آموزشی، نظارت مستمر، و الزام به رعایت شاخص‌های کیفیت همراه باشد.
به عنوان نمونه، دکتر علیرضا زالی (فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران) نیز در یکی از اظهارنظر‌های خود در دی ۱۳۹۸، بر ضرورت واگذاری آموزش برخی رشته‌های پزشکی به بخش خصوصی تاکید کرد و گفت:» باید با نظارت علمی، از ظرفیت‌های بیرونی برای تربیت پزشک بهره گرفت و تمرکز صرف بر بخش دولتی را کاهش داد (منبع: خبرگزاری مهر، تاریخ: ۱۱ دی ۱۳۹۸)
مهاجرت، نتیجه اجتناب‌ناپذیر انحصار
با تداوم انحصار آموزش پزشکی، بسیاری از متقاضیان تحصیل این رشته که موفق به ورود به دانشگاه‌های دولتی نمی‌شوند، به تحصیل در خارج از کشور روی می‌آورند.
بر اساس اعلام رسمی وزارت علوم در اسفند ۱۴۰۲، بیش از ۱۰ هزار دانشجوی پزشکی ایرانی در دانشگاه‌های خارج از کشور مشغول تحصیل هستند (منبع: خبرگزاری مهر، ۲۴ بهمن ۱۴۰۲). این مهاجرت‌ها، علاوه بر خروج گسترده ارز، موجب از دست رفتن بخشی از بهترین استعداد‌های علمی کشور می‌شود.
گامی به سوی اصلاحات در آموزش
مشکل آموزش پزشکی در ایران، افزایش ظرفیت نیست؛ بلکه ساختار انحصاری، ضعف در مدیریت منابع، و بی‌توجهی به روش‌های نوین توسعه آموزشی است.واگذاری بخشی از آموزش پزشکی به دانشگاه‌های آزاد و غیرانتفاعی با نظارت استاندارد، تنها راه جلوگیری از فروپاشی تدریجی این نظام و حفظ سرمایه‌های انسانی کشور است.

درحال انتقال به خبر..