شعر شیخ ابراهیم صاحبالزمانی و صلهٔ امام رضا«ع»

۱۱:۳۵ – ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ باشگاه خبرنگاران جوان – شنیدم از مرحوم حاج شیخ ابراهیم مشهور به صاحبالزمانی که فرمود: روز تولد حضرت علی بن موسیالرضا «علیهالسلام» قصیدهای در ولادت و مدح آن حضرت گفتم و از خانه بیرون آمدم به قصد ملاقات نایبالتولیه که قصیدهام را برای او بخوانم.
چون عبورم از صحن مقدس افتاد، با خود گفتم: نادان! سلطان اینجاست، کجا میروی؟ قصیدهات را برای خودشان چرا نمیخوانی؟از قصد خود پشیمان و تائب شدم و به حرم مطهر مشرف شدم و قصیدهام را مقابل ضریح مقدس خواندم. پس عرض کردم: یا مولای! از جهت معیشت در فشارم. امروز هم عید است. اگر صلهای عنایت فرمایید بجاست. ناگاه از سمت راست کسی ۱۰ تومان در دست من گذاشت. گرفتم و عرض کردم: یا مولای! کم است. فوراً از سمت چپ کسی ۱۰ تومان دیگر در دستم گذاشت. باز عرض کردم کم است، ۱۰ تومان دیگر در دستم گذاشتند. خلاصه تا شش مرتبه استدعای زیادتی کردم و در هر مرتبه ۱۰ تومان مرحمت فرمودند (البته ۱۰ تومان آنزمان مبلغ قابل توجهی بوده است).
چون مبلغ ۶۰ تومان را کافی دیدم، خجالت کشیدم که باز طلب زیادتی کنم. پول را در جیب گذاشتم، تشکر کردم و از حرم مطهر خارج شدم. در کفشداری عالم ربانی مرحوم حاج شیخ حسنعلی [نخودکی] اصفهانی را دیدم که میخواهد به حرم مشرف شود. مرا که دید، در بغل گرفت و فرمود: حاج شیخ! خوب زرنگ شدهای، با حضرت رضا «ع» نزدیک شده و روی هم ریختهاید؛ تو شعر میگویی و آنحضرت به تو صله میدهند. بگو چه مبلغی صله دادند؟ گفتم: ۶۰ تومان. فرمود حاضری ۶۰ تومان را بدهی و دو برابر آن بگیری؟ قبول کردم، ۶۰ تومان را دادم و ایشان ۱۲۰ تومان به من مرحمت فرمود.
بعداً پشیمان شدم که آن وجهی که امام مرحمت فرمودند، چیز دیگر بود. خدمت شیخ برگشتم و آنچه اصرار کردم، ایشان معامله را فسخ نفرمود.
منبع: کانال تلگرامی آب و آتش