پایان مبارزه یا تاکتیکی برای بازگشت به قدرت؟

۱۰:۱۵ – ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۴ باشگاه خبرنگاران جوان؛ پویا داوری منزه* – پساز تأسیس جمهوری ترکیه در سال ۱۹۲۳، کردها با سیاستهای سرکوبگرانه یا همان سیاستهای «ترکیسازی» مواجه شدند. ممنوعیت زبان کردی، سرکوب نمادهای فرهنگی مانند موسیقی و پوشش سنتی، و محرومیت از مشارکت سیاسی، خشم گسترده در میان بیش از ۲۰ درصد جمعیت کرد ترکیه را برانگیخت. این تنشها به قیامهای خونینی مانند شورش شیخ سعید (۱۹۲۵) و کشتار درسیم (۱۹۳۷-۱۹۳۸) انجامید، اما هر بار با سرکوب نظامی و تشدید محدودیتها پاسخ داده شد. در این بستر، ظهور پ.ک.ک در سال ۱۹۷۸ به عنوان جنبشی مسلحانه، نه تنها واکنشی به سرکوب دولتی، بلکه تلاشی برای بازتعریف هویت کردی در چهارچوبی انقلابی بود.پ.ک.ک: از مبارزه مسلحانه تا چرخش استراتژیکحزب کارگران کردستان (پ.ک.ک) با رهبری کاریزماتیک عبدالله اوجالان، در ابتدا با هدف ایجاد یک دولت سوسیالیستی مستقل کردستان شکل گرفت. آغاز مبارزه مسلحانه در ۱۹۸۴، این گروه را به بازیگری کلیدی در معادلات منطقهای تبدیل کرد. با وجود تلفات انسانی سنگین (بیش از ۴۰ هزار کشته تا ۲۰۲۵)، پ.ک.ک موفق شد هویت کردی را از حاشیه به متن گفتمان سیاسی ترکیه بازگرداند. پس از دستگیری اوجالان در ۱۹۹۹، استراتژی این گروه به تدریج از «جداییطلبی» به «خودمختاری درون ترکیه» تغییر یافت. اوجالان در زندان، با انتشار مانیفست «کنفدرالیسم دموکراتیک»، بر ضرورت مبارزه سیاسی غیرمسلحانه تأکید کرد. این چرخش ایدئولوژیک، پایههای تصمیم ۲۰۲۵ برای خلع سلاح را شکل داد. دولت عمیق ترکیه: سایهای بر فرآیندهای صلحنقش «دولت عمیق» (در ترکیه مشهور به Derin Devlet) به عنوان شبکهای از نهادهای نظامی، امنیتی و مافیایی، همواره مانعی جدی در مسیر صلح بوده است. این ساختار غیررسمی در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ با عملیاتهای مخفیانه (مانند ترور روشنفکران کرد و قتلهای فراقانونی) به سرکوب جنبش کردی پرداخت. رسوایی سوسورلوک (۱۹۹۶) که همدستی ژنرالها، مافیای مواد مخدر و سیاستمداران را افشا کرد، نمونهای از نفوذ این شبکه است. برخی تحلیلگران معتقدند دولت عمیق در ترور تورگوت اوزال (۱۹۹۳)، رئیسجمهور اصلاحطلبی که خواهان صلح با کردها بود، دست داشت. مرگ مشکوک اوزال و کشف سم در جسد او در سال ۲۰۱۲، نمادی از مقاومت ساختارهای قدرت سنتی ترکیه در برابر تغییر است.اردوغان و بازی دوگانه با مسئله کردیحزب عدالت و توسعه (AKP) به رهبری رجب طیب اردوغان، با شعار «دموکراسی و توسعه» در ۲۰۰۲ به قدرت رسید. در مرحله اول، این حزب با اصلاحاتی مانند اجازه آموزش زبان کردی (۲۰۱۲) و کاهش محدودیتهای فرهنگی، اعتماد بخشی از جامعه کرد را جلب کرد. اما پس از سرکوب اعتراضات پارک گزی (۲۰۱۳) و کودتای نافرجام ۲۰۱۶، تمرکز اردوغان بر تحکیم قدرت مطلق افزایش یافت. او که خود را «بازآفرین امپراتوری عثمانی» میخواند، با استفاده از گفتمان اسلامگرایی، تلاش کرد حمایت کردهای محافظهکار را جذب کند. با این حال، سیاستهای او در قبال کردهای سوریه و عراق (حمایت از گروههای مخالف پ.ک.ک مانند پیشمرگههای بارزانی) و بمباران مناطق کردستان عراق، تناقضی آشکار در رویکرد صلحطلبانه ادعایی او ایجاد کرد. هاکان فیدان: معماری پیچیده مذاکراتهاکان فیدان، رئیس سابق سازمان اطلاعات ملی ترکیه (MIT) و وزیر خارجه کنونی، نقشی محوری در روند صلح داشته است. فیدان که اصالتاً کرد (از طایفه حسنان در وان) و مسلط به زبان و فرهنگ کردی است، به دلیل ارتباطات خانوادگی با اعضای پ.ک.ک، شناخت بینظیری از ساختار این گروه یعنی نقاط قوت و ضعف آن دارد. منابعی در آنکارا ادعا میکنند که برخی بستگان فیدان در دهه ۱۹۹۰ به پ.ک.ک پیوستهاند، هرچند او همواره این ادعاها را رد کرده است. فیدان در مذاکرات ۲۰۱۲-۲۰۱۵، با استفاده از شبکههای قبیلهای و ارتباط مستقیم با اوجالان، به دنبال ایجاد اعتماد بود. اما شکست این مذاکرات، که به بازگشت درگیریهای خونین در شهرهایی مانند دیاربکر و سیلوان انجامید، نشان داد که حتی فیدان نیز تحت فشار دولت عمیق و جناحهای تندرو AKP قرار دارد. خلع سلاح ۲۰۲۵: تحلیل یک تصمیم جنجالیتصمیم پ.ک.ک برای تحویل سلاحها و انحلال ساختارهای نظامی خود در مه ۲۰۲۵، در نگاه اول شاید گامی تاریخی به سوی صلح به نظر برسد. اما بررسی جزئیات این توافق، سوالات جدی را مطرح میکند:۱. تسلیم جغرافیا: خروج کامل از پایگاههای استراتژیک در کوهستان قندیل (عراق) و مناطق مرزی ایران، که برای دههها سنگر مقاومت پ.ک.ک بودند.۲. تحویل رهبران: بر اساس برخی گزارشهای درز کرده در مطبوعات ترکیه، حدود ۴۰۰ کادر ارشد پ.ک.ک باید خود را به دولت ترکیه تسلیم کنند تا تحت محاکمه بابت جنایت و خرابکاری قرار گیرند.۳. انحلال ایدئولوژیک: پ.ک.ک متعهد شده است که گفتمان «مبارزه مسلحانه» را از ادبیات سیاسی خود حذف کند.این شرایط، در مقایسه با روندهای صلح مشابه (مانند توافق جمعه خوب در ایرلند شمالی که تضمینهای امنیتی و حقوقی روشنی داشت)، غیرمعمول و یکطرفه به نظر میرسد.به نام صلح کردی به کام سلطان عدالت و توسعهاعلام خلع سلاح پ.ک.ک در ماه مه ۲۰۲۵، که به دنبال فراخوان عبدالله اوجالان و در پی برگزاری کنگرهای محرمانه در نواحی مرزی ایران و عراق صورت گرفت، نقطه عطفی مهم در تاریخ نزاعهای چند دههای میان این گروه و دولت ترکیه تلقی شد. دولت آنکارا بلافاصله از این تصمیم استقبال کرد و آن را گامی مثبت در راستای صلح و ثبات داخلی معرفی نمود، اما در ورای این روایت رسمی، لایههای پیچیدهتری از منافع سیاسی نهفته است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که این اقدام در واقع بخشی از یک طرح سیاسی پیچیده و حسابشده از سوی رجب طیب اردوغان است که با هدف جلب حمایت کردها برای عبور از موانع قانونی تمدید ریاستجمهوریاش پس از سال ۲۰۲۸ طراحی شده است.
این تحلیلها با استناد به پیشینه اقدامات مشابه در سالهای ابتدایی دهه ۲۰۰۰، مانند تعلیق حکم اعدام اوجالان و اعطای برخی آزادیهای فرهنگی و زبانی به کردها، به این نکته اشاره دارند که اردوغان از “کردها برای منافع” بهره میبرد؛ یعنی از مطالبه دیرینه مردم کرد به عنوان ابزاری برای کسب مشروعیت بیشتر و تثبیت قدرت خویش استفاده میکند، بیآنکه لزوماً تعهدی واقعی به تحقق مطالبات بنیادین آنان داشته باشد. بهویژه در شرایطی که حزب عدالت و توسعه درگیر بحرانهای اقتصادی و افت محبوبیت داخلی است، این تاکتیک میتواند موجب جذب آرای ناسیونالیستهای کرد و در عین حال تضعیف اپوزیسیون شود.
از این منظر، خلع سلاح پ.ک.ک از سمت دولت ترکیه نه یک صلح پایدار بلکه معاملهای تاکتیکی و یکجانبه تلقی میشود که کردها را به مثابه پلهای برای بالا رفتن نگاه میکند و درین مسیر میتوان متصور بود فروپاشی کامل قدرت چانهزنی کردها و نهادینه شدن نابرابری را برایشان در پی خواهد داشت.
نقد به کردها و پ. ک. ک: چرا این سطح از سادهلوحی؟ تصمیم پ.ک.ک برای پذیرش این توافق، با انتقادات شدیدی از سوی جامعه کرد و تحلیلگران مستقل مواجه شده است: – فقدان تضمینهای بینالمللی: هیچ نهاد بیطرفی (مانند سازمان ملل یا اتحادیه اروپا) به عنوان ناظر در این فرآیند حضور ندارد. – خطر محو هویت: با از دست دادن پایگاههای نظامی و رسانههای زیرزمینی، پ.ک.ک ممکن است به تدریج به گروهی نمادین تبدیل شود که قادر به دفاع از حقوق کردها نیست. – اتکای خطرناک به اوجالان: عبدالله اوجالان که از سال ۱۹۹۹ در زندان انفرادی جزیره امرالی به سر میبرد، همچنان فرماندهی معنوی پ.ک.ک را بر عهده دارد. اما سلامت روانی او (با توجه به گزارشها درباره افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه) و عدم دسترسی به اطلاعات روزآمد، سوالاتی درباره منطقی بودن اطاعت بیچون و چرا از او ایجاد میکند.
واکنشهای منطقهای و بینالمللی: سکوت یا همراهی؟تصمیم پ.ک.ک برای خلع سلاح با واکنشهای متفاوتی در سطح منطقهای و بینالمللی روبهرو شده است: – ایران: این توافق را گامی به سوی «ثبات منطقهای» خوانده، اما نگران افزایش نفوذ ترکیه در مرزهای خود است. – سوریه: گروههای کرد سوری (YPG) این توافق را «خیانت به آرمانهای کردها» توصیف کردهاند. – غرب: ایالات متحده و اتحادیه اروپا با احتیاط از توافق استقبال کردهاند، اما نبود ناظران بیطرف موجب تردید در پایبندی ترکیه به تعهداتش شده است.
نقش خاندان بارزانی: همپیمانی با دشمن دیرین کردهااقلیم کردستان عراق تحت رهبری خاندان بارزانی، که سالها رقیب سرسخت پ.ک.ک در جذب حمایت کردها بوده، نقشی کلیدی در این توافق ایفا کرده است. مسعود بارزانی، رهبر سابق اقلیم کردستان، با حمایت مستقیم ترکیه، نیروهای پیشمرگه را برای اشغال پایگاههای تخلیهشده پ.ک.ک در قندیل اعزام کرده است. این همکاری، که بر اساس منافع اقتصادی (مانند صادرات نفت اقلیم به ترکیه) و امنیتی شکل گرفته، نشانگر اتحاد شکنندهای است که ممکن است پایدار نباشد.
منتقدان معتقدند بارزانی با همکاری با ترکیه، نه تنها به اعتبار خود در میان کردها آسیب زده، بلکه اقلیم کردستان را به بازیچهای در دست آنکارا تبدیل کرده است. این یعنی کردها بخشی از مسئولیت حفاظت از مناطق تخلیهشده پ.ک.ک را بر علیه پ.ک.ک به عهده گرفتهاند. این به معنای تحکیم سلطه ترکیه و متحدان منطقهای آن بر جغرافیای کردی است.
آینده حقوق کردها در ترکیه: وعدهها و کابوسها اردوغان در ازای خلع سلاح پ.ک.ک، وعدههایی مبنی بر «گسترش حقوق فرهنگی» داده است، از جمله آموزش زبان کردی در مدارس خصوصی و اجازه برگزاری جشنهای نوروز به صورت رسمی. اما این وعدهها در مقایسه با خواستههای تاریخی کردها (مانند خودمختاری اداری، به رسمیت شناختن هویت کردی در قانون اساسی، یا آزادی زندانیان سیاسی) ناچیز به نظر میرسند. تجربه دهه ۲۰۰۰ نشان داده که اصلاحات فرهنگی در ترکیه میتواند به سرعت معکوس شود. برای مثال، پس از شکست روند صلح در ۲۰۱۵، دهها شهردار کرد برکنار شدند و صدها نهاد مدنی تعطیل گردیدند.
تأثیر توافق صلح پ. ک. ک بر موازنه منطقهای و منافع ایرانتوافق صلح میان ترکیه و پ.ک.ک، بهویژه در چارچوب توافقنامه امنیتی اخیر میان ترکیه و عراق، پیامدهای ژئوپلیتیکی قابل توجهی برای ایران دارد. یکی از مهمترین این پیامدها، تضعیف موقعیت اتحادیه میهنی کردستان (PUK) به رهبری خانواده طالبانی است که همواره بهعنوان متحد نزدیک ایران و پ.ک.ک در شمال عراق شناخته میشدند. در مقابل، حزب دموکرات کردستان عراق (KDP) به رهبری خانواده بارزانی، که روابط نزدیکی با ترکیه دارند، در حال تقویت موقعیت خود هستند. این تغییر موازنه قدرت در اقلیم کردستان عراق، به کاهش نفوذ ایران در این منطقه منجر میشود.
علاوه بر این، با کاهش تهدیدات امنیتی از سوی پ.ک.ک و تثبیت مرزهای جنوبی ترکیه، آنکارا میتواند تمرکز خود را به مناطق شرقی، بهویژه کریدور زنگزور و قفقاز جنوبی برای اتصال جهان ترک، معطوف کند. این تغییر تمرکز میتواند به ضرر منافع در ابعاد ژئوپلتیکی ایران و ارمنستان باشد، زیرا ترکیه با حمایت از پروژههایی مانند «جاده توسعه» در تلاش است تا نقش ژئوپلیتیکی خود را در منطقه افزایش دهد و نفوذ ایران را در عراق و قفقاز جنوبی کاهش دهد.
رهایی از مشکلات مرزهای جنوبی باعث میشود در غرب، به تقویت موقعیت ترکیه انجامد و این یعنی منجر به افزایش تنشها با یونان شود، زیرا ترکیه با کاهش تهدیدات داخلی، ممکن است سیاستهای تهاجمیتری در دریای اژه و مدیترانه شرقی اتخاذ کند.
نقدی بر نحوه ورود پ. ک. ک به فرآیند صلح: درسهایی از تجربه ایرلند شمالیورود پ.ک.ک به فرآیند صلح با ترکیه، بدون تضمینهای بینالمللی و داخلی، میتواند به تضعیف موقعیت این حزب و از دست دادن دستاوردهای پنج دهه مبارزه منجر شود. در تجربه ایرلند شمالی، حزب شینفین و ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA) پس از مذاکرات طولانی و با تضمینهای بینالمللی، به فرآیند صلح پیوستند. در این فرآیند، سلاحها تحت نظارت بینالمللی تحویل داده شد، رهبران سیاسی در مذاکرات حضور فعال داشتند و بعد از صلح به فعالیت سیاسی پرداختند و همچنین حقوق اقلیت کاتولیک در ساختار سیاسی جدید تضمین شد.
در مقابل، پ.ک.ک بدون دریافت تضمینهای مشابه، اقدام به تحویل سلاحها و تخلیه پایگاههای خود کرده است. برخی گزارشها حاکی از آن است که حدود ۴۰۰ نفر از کادرهای رهبری پ.ک.ک باید برای محاکمه به ترکیه تحویل داده شوند، که این امر برخلاف روندهای مرسوم در فرآیندهای صلح است. علاوه بر این، تخلیه مناطق استراتژیکی مانند قندیل و واگذاری آنها به پیشمرگههای اقلیم کردستان عراق، که روابط نزدیکی با ترکیه دارند، میتواند به کاهش قدرت چانهزنی پ.ک.ک منجر شود.
همچنین، اعتماد بیش از حد به رهبری عبدالله اوجالان، که بیش از دو دهه در زندان انفرادی به سر میبرد و دسترسی محدودی به اطلاعات روز دارد، میتواند خطرناک باشد. عدم وجود ساختار رهبری جمعی و وابستگی به یک فرد، میتواند در صورت شکست فرآیند صلح، به فروپاشی ساختار سازمانی پ.ک.ک منجر شود. در نتیجه، برای ورود موفق به فرآیند صلح، پ.ک.ک باید از تجربههای موفق بینالمللی مانند ایرلند شمالی درس بگیرد و با تضمینهای داخلی و بینالمللی، ساختار رهبری جمعی و حفظ قدرت چانهزنی، به مذاکرات صلح وارد شود.
سناریوی محتمل: بازسازی پ. ک. ک یا ظهور نسل جدید مبارزه؟ اگر توافق ۲۰۲۵ با شکست مواجه شود، دو سناریو محتمل است:
۱. بازسازی پ.ک.ک تحت رهبری جدید: جناحهای تندرو پ.ک.ک ممکن است با فاصلهگیری از اوجالان، مبارزه مسلحانه را از سر گیرند.
۲. جنبشهای مدنی جدید: نسل جوان کرد ممکن است به سمت اشکال جدید مقاومت (مانند فعالیت دیجیتال یا اتحاد با گروههای ترک مخالف اردوغان) گرایش یابد؛ که در هر دو سناریو موقعیت کردها بسیار ضعیفتر از امروز خواهد بود.
نتیجهگیری: فریب تاریخ یا چرخه تکرار؟ تصمیم پ.ک.ک برای خلع سلاح، بازتابی از توازن قوا در صحنه منطقهای است. ترکیه با استفاده از اهرمهای اقتصادی، نظامی و سیاسی، پ. ک. ک را به بنبست بسمت صاح تحمیلی کشانده است. اما این توافق، بدون تضمینهای بینالمللی و اصلاحات ساختاری در ترکیه، شبیه به توافقنامه ۱۹۲۳ لوزان است که حقوق کردها را نادیده گرفت. اردوغان امروز، همانند آتاتورک دیروز، در حال بازتعریف ترکیه بر اساس ایدئولوژی تکقومیتی است، با این تفاوت که این بار بجای “تفنگ” از زبان “صلح” استفاده میکند.
*پژوهشگر حوزه استراتژی